خلوت گزیده

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟

خلوت گزیده

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟

باز هم از بزرگان!

ای خداوند!

به علمای ما مسئولیت و به عوام ما علم و به دینداران ما دین و به مومنان ما روشنایی و به روشنفکران ما تعصب و به زنان ما شعور و به مردان ما شرف و به پیران ما آگاهی و به حوانان ما اصالت و به اساتید ما عقیده و به دانشجویان ما نیز عقیده و به خفتگان ما بیداری و به بیداران ما اراده و به نشستگان ما قیام و به خاموشان ما فریاد و به نویسندگان ما تعهد و به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور و به محققان ما هدف و به مبلغان ما حقیقت و به حسودان ما شفا و به خودبینان ما انصاف و به فحاشان ما ادب و به فرقه های ما وحدت و به مردم ما آگاهــی و به همه ی ملت ما همت تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگی  نجات و عزت ببخشا.

خدایا به مذهبی ها بفهمان که:آدم از خاک است.

بگو که یک پدیده ی مادی نیز به همان اندازه خدا را معنی می کند که یک پدیده ی غیبی ،در دنیا همان اندازه خدا وجود دارد که در آخرت.و مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید،پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد!

بزرگمرد ایرانی

 

«سخنانی از کوروش کبیر»


او که شادمانی را از مردم بگیرد، بی شک از گماشتگان شیطان است.

همواره نگهبان کیش یزدان باش، اما هیچ قومی را وادار مکن که از کیش تو پیروی کند و پیوسته به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیش که میل دارد پیروی کند.

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن، ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر.

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش به دنبال می آید.دشوار ترین قدم همان قدم اول است.

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید.

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید.

هر حکومتی که شادمانی را از مردم بگیرد شکست خواهد خورد و برانداخته خواهد شد.

او که شادمانی مردمان را نمی خواهد از ما نیست او برده ی بی مزد اهریمن است.

دست هایی که کمک میکنند مقدس تر از لبهاییست که دعا می کنند.

شهریاری که نداند مردمانش چگونه به صبح می رسند گورکن گمنامی ست که دل به دفن دانایی بسته است.

چه قدر ایمان خوب است!

چه قدر ایمان خوب است!

چه بد می کنند که می کوشند تا انسان را از ایمان محروم کنند چه ستم کار مردمی هستند این به ظاهر دوستان بشر!

دروغ می گویند ، دروغ ، نمی فهمند و نمی خواهند ، نمی توانند بخواهند.


اگر ایمان نباشد زندگی تکیه گاهش چه باشد؟
اگر عشق نباشد زندگی را چه آتشی گرم کند ؟
اگر نیایش نباشد زندگی را به چه کار شایسته ای صرف توان کرد ؟
اگر انتظار موعودی در دل نباشد ماندن برای چیست ؟
اگر میعادی نباشد رفتن چرا؟
اگر دیداری نباشد دیدن چه سود؟
و اگر بهشت نباشد صبر و تحمل زندگی دوزخ چرا؟

اگر ساحل آن رود مقدس نباشد بردباری در عطش از بهر چه؟

و من در شگفتم که آنها که می خواهند معبود را از هستی برگیرند، چگونه از انسان انتظار دارند تا در خلأ دم زند؟

فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی

... و تو مرا برخود راهنمایى کردى و بسوى خود خواندى و اگر تو نبودى من ندانستم که تو کسیتى ستایش خدایى را که مى خوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتى مى خواندم بکندى به درگاهش روم و ستایش خدایى را که مى خواهم از او و به من عطا مى کند و اگرچه در هنگامى که او از من چیزى قرض خواهد من بخل کنم و ستایش خدایى را که هرگاه براى حاجتى بخواهم او را ندا کنم و هر زمان بخواهم براى راز و نیاز بدون واسطه با او خلوت کنم و او حاجتم را برآورد ستایش خدایى را که جز او کسى را نخوانم و اگر غیر او دیگرى را مى خواندم دعایم را مستجاب نمى کرد!


و ستایش خدایى را که بجز او امید ندارم و اگر به غیر او امیدى داشتم ناامیدم مى کرد و ستایش خدایى را که مرا به حضرت خود واگذار کرده و از این رو به من اکرام کرده و به مردم واگذارم نکرده که مرا خوارکنند و ستایش خدایى را که با من دوستى کند در صورتى که از من بى نیاز است و ستایش خدایى را که نسبت به من بردبارى کند تا به جایى که گویا گناهى ندارم پس پروردگار من ستوده ترین چیزها است نزد من و به ستایش من سزاوارتر است خدایا من همه راههاى مقاصد را به سوى تو باز مى بینم و چشمه هاى امید را بسویت سرشار مى یابم و یارى جستن به فضل تو براى آرزومندانت مباح و بى مانع است و درهاى دعاى بسوى تو براى  ریادکنندگان باز است و به خوبى مى دانم که تو براى اجابت شخص امیدوار آماده اى و براى فریادرسى اندوهگینان مهیایی ...

ماه شعبان منه از دست قدح ...

خدایا! بر پیامبر و دودمان پاکش درود فرست، و آنگاه که تو را می خوانم و صدایت می زنم، صدا و دعایم را بشنو و اجابت کن،و آنگاه که با تو نجوا می کنم، بر من عنایت کن،من از همه به سوی تو گریخته و در پیشگاه تو ایستاده ام،در حالی که دلشکسته و نالان درگاه توام و به پاداش تو امیدوار.

آنچه را در دل من می گذرد می دانی، از نیاز من آگاهی، ضمیر و درونم را می شناسی و فرجام و سرانجام زندگی و مرگم از تو پنهان نیست.

آنچه را که می خواهم بر زبان آورم و از خواسته ام سخن بگویم و به حسن عاقبتم امید بندم، همه را می دانی.

در آنچه تا پایان عمرم و از نهان و آشکارم خواهد بود، قلم تقدیرت نافذ و جاری است و افزونی و کاهشم و سود و زیانم، تنها به دست توست.

اگر محرومم سازی، کیست که روزیم دهد؟

و اگر خوارم کنی، کیست که یاریم کند؟

خدایا! از خشم و فرا رسیدن غضبت، به تو پناه می آورم.

خدایا! اگر شایسته رحمت تو نیستم، تو سزاواری که رحمت گسترده ات بر من عطا کنی....

خدایا!مرا به فروغ نشاط بخش عزت خود بپیوند تا تنها شناسای تو باشم و از غیر تو روی برتابم و تنها از تو ترسم و بیم تو داشته باشم.

ای شکوهمند و بزرگوار!بر محمد و خاندان پاکش درود تو باد، و سلام بی پایان و بسیار.


فرازهایی از مناجات شعبانیه (جواد محدثی)

به روایت «ابن خالویه »، این مناجات را حضرت امیر(ع) و امامان دیگر در «ماه شعبان » می خواندند. در «مفاتیح الجنان » نیز در اعمال مشترکه ماه شعبان، به عنوان «عمل هشتم » آمده است

عید مبعث گرامی باد

«ای در جامه ی خویش پیچیده! برخیز، بهراس، بهراسان! جامه ات را پاک کن!»


اشفع لنا عندالله

ولادت باسعادت باقرالعلوم، پنجمین اختر تابناک امامت و ولایت

بر عالمان و مومنان جویای حقیقت مبارک باد.



احادیثی از امام محمد باقر(علیه السلام)



تو را به پنج چیز سفارش می‌کنم: اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج 75، ص(167)


سخن نیک را از هر کسی، هر چند به آن عمل نکند، فرا گیرید.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج 75، ص(170)

نهایت کمال، فهم در دین و صبر بر مصیبت، و اندازه گیری در خرج زندگانی است.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج 75، ص(172)

 

سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی، به کسی که از تو بریده است بپیوندی، و هنگامی که با تو به ندانی رفتار شود، بردباری کنی.

بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج 75، ص(173)

ادامه مطلب ...

بهشتی برای همیشه...

هر که افتخار انسان بودن و حامل روح خدا بودن را می خواهد، باید بار سنگین مسوولیت داشتن و انتخاب کردن را هم به دوش بکشد. (حق و باطل ص 135) 

بزرگترین خداگونگی انسان در این است که خود می شناسد، خود می سنجد، خود برمی گزیند، خود می سازد و خود می آفریند. (نقش آزادی در تربیت کودکان ص 61) 

حق پرستی که امروز برای انسان مطرح شده، نه حق پرستی سود طلبانه بلکه حق پرستی عاشقانه است. (کتاب حق و باطل ص 75)  

                         

 

یک وقت طبقه مظلوم بر طبقه ظالم می شورد تا به حقش برسد، یک وقت طبقه مظلوم می شورد تا ظالم بعدی باشد! اگر طبقه مظلوم بشورد تا ظالم بعدی باشد حرکتی می شود در آغاز نورانی، در وسط نیمه نورانی و در پایان همان ظلمت؛ چون ظالم است. مثل ما که امتی بودیم که برای توحید و عدل قیام کردیم و به زودی حاملان لوای شرک و ظلم شدیم. ما خود مستحق آن شدیم تا دیگران به پا خیزند و نابودمان کنند. (کتاب حق و باطل. ص 107) 

هر حرکتی که از عدل دوستی واقعی و انصاف بهره ای در حد خود داشته باشد، و آغشتگی و آمیختگی آن به باطل، خود پرستی، هواپرستی، شیطان گرایی، اهریمن گرایی، سود طلبی و من پرستی آن را از ارزش نیندازد و بیمار نکند و از درون کرم خورده و فاسد نکند، محکوم به پیروزی و بازده داشتن و نافع بودن است. (حق و باطل ص 108) 

خلاقیت بر اساس انتخاب خویشتن، بزرگترین و مهمترین بُعد خداگونگی انسان است. (نقش آزادی در تربیت کودکان ص 61)

ایام فاطمیه تسلیت باد

 ... خواستم بگویم "فاطمه دختر خدیجه بزرگ است."
دیدم که فاطمه نیست. 

           خواستم بگویم که: "فاطمه دختر محمد(ص) است."
           دیدم که فاطمه نیست. 

                     خواستم بگویم که: "فاطمه همسر على است."
                      دیدم که فاطمه نیست. 

                              خواستم بگویم که: "فاطمه مادر حسنین است."
                               دیدم که فاطمه نیست. 

                                       خواستم بگویم که: "فاطمه مادر زینب است."
                                        باز دیدم که فاطمه نیست. 

                                                   نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
                                                    "فاطمه، فاطمه است."  

 

 

ادامه مطلب ...

از بزرگان بشنویم ...

همین قدر که برای بدست آوردن آرزوئی اراده کنیم ، یک گام بلند در راه نیل بدان برداشته ایم . سی فوستر  

 تقریبآ همه مردم بخشی از عمرشان را ، در تلاش برای نشان دادن ویژگی هایی که ندارند ، تلف می کنند . سامول جانسون  

تاریخ تکرار بى پایان خطاهاى زندگى است. لورنس دورل  

 بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی کنی. رودی  

تاریخ حقیقتى است که سرانجام به افسانه و افسانه دروغى است که سرانجام به تاریخ مى پیوندد. جین کاکتیو  

ما همان میشویم که تمام روز به آن می اندیشیم. نایتینگل  

هیچ چیز نمی تواند بر عشق حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه چیز است. لافونتن  

 تا چیزی از دست ندهی چیز دیگری بدست نخواهی آورد این یک هنجار همیشگی است . ارد بزرگ  

 انسان همچون رودخانه است ؛ هر چه عمیق تر باشد ، آرام تر و متواضع تر است. منتسکیو   

                    

  مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر. پرمودا باترا