هر که افتخار انسان بودن و حامل روح خدا بودن را می خواهد، باید بار سنگین مسوولیت داشتن و انتخاب کردن را هم به دوش بکشد. (حق و باطل ص 135)
بزرگترین خداگونگی انسان در این است که خود می شناسد، خود می سنجد، خود برمی گزیند، خود می سازد و خود می آفریند. (نقش آزادی در تربیت کودکان ص 61)
حق پرستی که امروز برای انسان مطرح شده، نه حق پرستی سود طلبانه بلکه حق پرستی عاشقانه است. (کتاب حق و باطل ص 75)
یک وقت طبقه مظلوم بر طبقه ظالم می شورد تا به حقش برسد، یک وقت طبقه مظلوم می شورد تا ظالم بعدی باشد! اگر طبقه مظلوم بشورد تا ظالم بعدی باشد حرکتی می شود در آغاز نورانی، در وسط نیمه نورانی و در پایان همان ظلمت؛ چون ظالم است. مثل ما که امتی بودیم که برای توحید و عدل قیام کردیم و به زودی حاملان لوای شرک و ظلم شدیم. ما خود مستحق آن شدیم تا دیگران به پا خیزند و نابودمان کنند. (کتاب حق و باطل. ص 107)
هر حرکتی که از عدل دوستی واقعی و انصاف بهره ای در حد خود داشته باشد، و آغشتگی و آمیختگی آن به باطل، خود پرستی، هواپرستی، شیطان گرایی، اهریمن گرایی، سود طلبی و من پرستی آن را از ارزش نیندازد و بیمار نکند و از درون کرم خورده و فاسد نکند، محکوم به پیروزی و بازده داشتن و نافع بودن است. (حق و باطل ص 108)
خلاقیت بر اساس انتخاب خویشتن، بزرگترین و مهمترین بُعد خداگونگی انسان است. (نقش آزادی در تربیت کودکان ص 61)