بخشی از سخنان استاد ارجمند شهید دکتر علی شریعتی:
...
اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ میماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم میمانند، و کسانی که با خون خویش، با همه نسلها سخن میگویند، سخنشان را کسی نمیشنود. این است که رسالت زینب سنگین و دشوار است. رسالت زینب پیامی است به همه انسانها، به همه کسانی که بر مرگ حسین(ع) میگریند و به همه کسانی که در آستانه حسین سر به خضوع و ایمان فرود آوردهاند، و به همه کسانی که پیام حسین(ع) را که «زندگی هیچ نیست جز عقیده و جهاد» معترفند؛ پیام زینب به آنهاست که:
«ای همه! ای هرکه با این خاندان پیوند و پیمانداری، و ای هرکس که به پیام محمد مؤمنی، خود بیندیش، انتخاب کن!
در هر عصری و در هر نسلی و در هر سرزمینی که آمدهای، پیام شهیدان کربلا را بشنو، بشنو که گفتهاند: کسانی میتوانند خوب زندگی کنند که میتوانند خوب بمیرند. بگو ای همه کسانی که به پیام توحید، به پیام قرآن، و به راه علی (ع) و خاندان او معتقدید، خاندان ما پیامشان به شما، ای همه کسانی که پس از ما میآیید، این است که این خاندانی است که هم هنر خوب مردن را، زیرا هرکس آنچنان میمیرد که زندگی میکند. و پیام اوست به همه بشریت که اگر دین دارید، «دین» و اگر ندارید «حریت» ـ آزادگی بشر ـ مسؤولیتی بر دوش شما نهاده است که به عنوان یک انسان دیندار، یا انسان آزاده، شاهد زمان خود و شهید حق و باطلی که در عصر خود درگیر است، باشید که شهیدان ما ناظرند، آگاهند، زندهاند و همیشه حاضرند و نمونه عملاند و الگویاند و گواه حق و باطل و سرگذشت و سرنوشت انساناند.»
و شهید، یعنی به همه این معانی.
هر انقلابی دو چهره دارد:
خون و پیام
و هرکسی اگر مسؤولیت پذیرفتن حق را انتخاب کرده است و هر کسی که میداند مسؤولیت شیعه بودن یعنی چه، مسؤولیت آزاده انسان بودن یعنی چه، باید بداند که در نبرد همیشه تاریخ و همیشه زمان و همه جای زمین ـ که همه صحنهها کربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ باید انتخاب کنند: یا خون را، یا پیام را، یا حسین بودن یا زینب بودن را، یا آنچنان مردن را، یا اینچنین ماندن را. اگر نمیخواهد از صحنه غایب باشد.
«آنها که رفتند، کاری حسینی کردند،
و آنها که ماندند، باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدیاند»!...